و زنان و مردان

و زنان
بر خلاف گمرک
خانم های مسن
پوره های جوان
آنها آهنگ سفید برفی را در گروه کر خواندند.

و مردان
ساتراپ های دمپایی
مردان بسیار بالغ
خروس های جوان
برای رژه شب در مقابل شیرجه های تاریک.

خورشید داشت طلوع می کرد
برای شعر 
از حمام پرتقالی لذت خواهید برد
با پنجره کوچک کوچک
برای تصور دنیایی غبارآلود.

گله هدایت شد
در امواج پس سری
یک محقق گذرا 
با ایراد سخنرانی
مثل تاب گل های تابستانی.

روی زغال های سوخته
مغزها روی اخگرها کشیده شد
ما روز رانش را فتح کرده ایم
تا زمانی که به کف زمین برسی
از دوبیتی اول مرثیه زیبا.

برنج جمع شده است 
درختان توت به دیوارها چسبیده بودند
بچه ها تیله هایشان را جمع کردند
در دوردست ها هزار سال زندگی دیده می شد
قبل از لبخند جهنم.

1422

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلدهای الزامی مشخص شده اند *

این سایت از Akismet برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. با نحوه پردازش داده های نظر خود آشنا شوید.