
عاشق زندگیم هستم با ریشه های مخلوط این نور را فیلتر کرد در پایین راهرو به درختان قدردانی et de puissance alliées. پروانه های روز پروانه ها در نژادهای همزمان خود رفت و برگشت رقصید رنگ های روشن روح به صدای طبل های شفابخش. روی آستانه زانو بزنید او بازوهای برهنه اش را دراز کرد کف دست های باز موهای درخشانش پاک کردن آخرین تکه های شب que le baiser de l'aube rougissait. 542