آرشیو دسته: جولای 2020

گیاه بید گوش



گیاه بید گوش    
تاج خروس به هوا ضربه زد    
با دلسوزی ساختگی.        
 
مشروط به قطعات ریز    
صدای عقب به گوش رسید    
در لبه چوب سنت آماند.        
 
ریختن لثه    
روی پوست قهوه ای اش    
ترازو نبض زد    
ناله ای معطر    
از ورق های چروکیده    
نمی تواند شامل شود    
که با کاشت شرکت    
با خنده ای متوسط    
در اتاق زیر شیروانی که بیش از حد گرم شده است    
توسط خورشید ابری    
سوئیچ های معمولی    
دور از دسترس کودکان.        
 
مادرم در چمنزار بود    
پدرم با او    
و خواهرم    
توریفر آگاه    
بگذار بگذرد    
بازوهای بلند او    
از پنجره طبقه اول.        
 
دنیا داشت از هم می پاشید    
چنین خانه ای از کارت.        
 
 
627

هزار نقطه صنوبر

هزار نقطه صنوبر    
روی قرنیز    
یک کلاغ در علف های بلند    
نزدیک به مرد چهار پا.        
 
قطرات شکننده باران    
باد توس ها را خم می کند    
با نفس صاف خود شنیده می شود    
آکورد چلچله ی گونه دار.        
 
خود را با کلمات و گلبرگها آراسته می کند    
میز بزرگ آماده شد    
امشب مهمانی پر سر و صدا    
جایی که دست ها پراکنده شدند.        
 
پیکان لاجوردی    
با مرغ سیاه سفید    
او را در چرم بسته بودند    
شب در طول.        
 
او به راحتی پرید    
کلاه دار با مانتیلا مشکی    
در جلوی صومعه    
درب کالسکه خالی شد.        
 
کشتی های خود را جمع آوری می کنند    
به دریاهای آزاد رسیدند    
فصل های خنک    
برده های ارزان قیمت.    


626
 

فریاد خاکستر

کامیون آبی    
باز کردن راه    
لچک ها را بشمار    
تا زمانی که تورنت حمل می کند    
صدای باد در جریانش.        
 
آواز بی وقفه آب    
زیر    
به شعب سپرده شده در بانک ها    
از سنگ ها, سنگریزه ها    
تا بی نهایت.        
 
به کسی صدمه نزن    
آن کرم شب تاب با این نام شیرین    
از یک پرواز سبک    
گل را بپوش    
des preiries d'altitude.        
 
ارتقاء به رشد خود    
در شب امتحانات    
تحت سایه یک بال سیاه بزرگ    
رها شده های کوچک    
در حاشیه ترس.        
 
لژهای عشق    
در شکاف سنگ    
رگ های آن 
کانال روح 
با فریاد خاکستر رنگ شده اند.        
 
625
 

گفتگوی عجیب



گفتگوی عجیب
که به آن دعوت شدم
به شرکت.
 
قطعه از"خاک رس فسیل شده بود
که حاوی کلمات بود
قبلاً از کدهای ما پاک شده است.
 
قلم خودش را تحمیل کرده بود
مادر سخت انتظارات ما
به عنوان آنتن روح
 
ترک ها با هم هماهنگ می شوند
چنین کمبودهای خطرناکی وجود دارد
بدون عجله قدم
 
انگشتان به شدت می لرزیدند
نبرد سخت
اندام های موجود
 
برگشت
زمین فرو ریخت
با کشف ویژگی های ماه آن
 
با مهر شبهه مشخص شده است
رونزها ظاهر می شوند
سفارش ناپدید شد
 
پاس پیر در حضور او
انگشت شست و سبابه
صافی لینک ها
 
هنوزم میای
با نگاه ارزشمندت
آلفا و امگا را به من بگو ?        
 
با منشا کشف و ضبط شد
با ظرافت و ادب
من در گردنه شب گرفتار شدم
از یک جاذبه عصرگاهی
برای قله های سفید کوه
 
 
624
 

برای سحر راه برو

 برای سحر راه برو    
در کشتی غرق شدن غرایز گم شو    
این معضل است    
لب ها به هر کس که آنها را بگیرد تقدیم می شود    
از ورق 
خم شدن    
به سوی معشوق علفزار    
    کفشدوزک    
آلو میرابل    
از ناقوس کلیسا    
دعوت به اضطرار دعا    
بدون تعهد    
بدون قصد    
میوه آویزان از برگ ابریشمی    
غواص غواصی    
روی آب لرزان    
مراقب لرزیدن باشید    
افرا    
مریم گلی    
از تلاش حساس    
دلیل مفرد    
از صلح و شادی    
bistort knotweed    
املا شده است    
شبانه بی حال    
به سمت این دست باریک    
به سمت این دست دراز شده    
تحویل داده شده    
در ساعات غنی    
ظروف سفید    
موجود است    
به قلب نزدیک تر.        
 
 
623

مارموت مارگوتون



 مارموت مارگوتون    
برای چرخاندن کتیل    
عاقلانه    
در برابر ریل    
گل مستعد    
تزئینات    
چشم پوشی از چیزهای اضافی    
خارج از جریان نبیا    
به درستی تزئین شده است    
از این خرچنگ بوته ای    
در حوض خشک    
بی احتیاطی دور ذخیره می شود    
به لطف باد    
رنگ آمیزی نقره زنده   
روی سنگریزه گیل.        
 
 
621
 

پویزومیر


پویزومیر    
نام او بود    
به خرد کردن سنگ    
از چکش او    
قبل از تخمگذار    
روی تخت افقی    
از دیوار تا کروز    
بگذار هوا گرم باشد    
باد یا باران    
انگشتانش سفت شد    
با درد تحمل شده    
از خود دور بودن.        
 
با رگه های گرانیت    
غلبه بر درد فیزیکی    
چشمانش پرده بود    
گرد و غبار و اشک    
تو راه آهن    
که از سایتی به سایت دیگر    
بدبختی اش را کشید    
یک بطری قرمز در کوله پشتی    
کلاه خیس شده از عرق    
ریش سفید از قبل    
در نور یک غروب    
جلوی آتش بخندم    
که جوانان تهیه کرده بودند.        
 
 
620
 

چرخش صورت



چرخش صورت
در تمپان ایوان
داربست ها را برچیدند
گاری را آورد
با گاو گال 
درود بر چوپانان
به چوب های غرغورشان تکیه داده اند
چوب مرده را برداشت
برای آتش
کسب و کار خودی
هچ شده
به آهنگ جریان
از کوه
با کناره های پر درخت
در وزش باد شدید تخلیه می شود
حمایت از جلو
پنجره ها
دفاع عجیب
با خون مخلوط با عسل
که طوفان نتوانست آن را احاطه کند
بدون اینکه فرشتگان زنگ را بزنند
بدون هولابالو
آب ذوب یخبندان
امضای اختصاری
در پایین ویرایش
با دو دست قاپید
بدون خرد کردن کلمات
قطره قطره
از یک مکالمه بدون تغییر
 
 
619

نفس خشن وحشی


نفس خشن وحشی
سقوط آزاد
سنگ به پایین غلتید
در هیاهوی درختان له شده
در پایین دره
تا سیلی از تنظیمات.
 
درختان صنوبر نشان دادند
جدا شدن گوشت از استخوان ها
فک ها ترک میخورند
چشم ها برآمده می شوند
در پایان زمستان
در آغوش این زوج دیوانه
پوسته های خشن
سینه ای که کتف را نشان می دهد
ترنجک زودگذر
از سر راه
پاک کردن آثار گذشته
 
غرش
جانور وارد ورزشگاه شد
شعله ای که تا آسمان می رسد
زیر ذغال‌های داغ بی‌عقل قدم گذاشتن
در پایان تابستان
جایی که معمولا
یک دسته چوب مرده
کار را تضمین کرد
از سرزندگی دوباره
 
 
618