دمیدن بازی نیست

Etre capable    
De souffler    
Entre les omoplates    
Le son d'une guitare    
Aux ailes étendues.        
 
تا بتواند
بازکردن
قسمت دوم زندگی
در مرزها
از آنچه ما را تغییر می دهد.         
 
پسرش را ببوس
در حالی که قبلا
غرق شدن در هق هق های او
ویران می شد
زن و شوهر و فرزندانشان.      
 
Se raccrocher    
Aux branches    
De cet arbre mal foutu    
Alors que de fixer le regard sur la poignée    
Jamais la porte ne s'ouvrira.        
 
Silence    
Quand ébranlé par la douleur    
Il faudra rentrer chez soi
Lettre lue     
Pour la métamorphose du papillon.        
 
998

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلدهای الزامی مشخص شده اند *

این سایت از Akismet برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. با نحوه پردازش داده های نظر خود آشنا شوید.