شعر روی من و ای کلیک می کند
در حال حاضر
پر از آنچه هست
در دسترس حس
در محدوده تفنگ
به صورت انفجاری شلیک کرد
بر اهداف تخیل.
شاعر زیر و رو می کند
لپرکان لحظه
روی زمین سیاه
مشاغل بدبو
از مهاجمانی که بعدا
قایق شنی را آورد
در سواحل فرود.
شاعر دیگر شب بزرگ را در خواب نمی بیند
او ستاره ها را جستجو می کند
در نور سحر
برای مبارزه با یک کمپین
با مشکلات روز
درد ناپدید شدن
و آهنگ بی مهری بساز.
گاهی شاعر افراط و تفریط خود را کنار می گذارد
برای عادت کردن به این ایده که کاری برای انجام دادن وجود ندارد
که از طبیعت سفارش نمی کنیم
فقط با اطاعت از او
و اینکه همه چیز را بشکند
بوق و شیپور بهتر است
از سکوت بره ها.
شاعر شجاع
پر از اعتماد به نفس برای بودن در جای دیگری
غارتگری عقاب در کوهستان
جستجوگر زندگی
برانگیزنده نزاع بین باد و روح
رها کننده گردان های غریزه
برای تبدیل شدن به یک رهگذر با احتیاط بی خیال.
1048